خانه تکانی+ اشک هایش
سه شنبه, ۴ اسفند ۱۳۹۴، ۱۱:۰۵ ق.ظ
به زور با اون هیکل استخوانیش مبل ها را جابه جا میکرد و گریه میکرد
فرش ها را تا میکرد و اشکش روی سرامیک ها میچکید
طی میکشید ، از این سر هال به آن سر سٌر میخورد و گریه میکرد
ظرف ها را از دکور درمیآورد و هم چنان اشکش جاری بود
حمام شستنش را ندیدم ولی احتمال دادم بخاطر شنیده نشدن هق هقش دوش را باز گذاشته بود
شیشه ها را میسابید و اشکش مثل باران روی سر من که پایین پاییش روزنامه به دست آماده خدمت ایستاده بودم نم نم میریخت
آخرش دست به کمر ایستاد مثل کسی که به منظره ای طبیعی خیره شده گفت : خوب شد خونه تکونی بود وگرنه باید میزدم به جاده و هوار میکشیدم
و من به این فکر میکردم که چند درصد خانم های ایرانی ناراحتیشان را این مدلی بروز میدهند؟
چند درصدشان اشکشان را پشت آلرژی به مواد شونده پنهان میکنند؟
چند درصدشان درد دارند؟
- ۹۴/۱۲/۰۴