ما در عکس هایمان زندگی میکنیم
ما در عکس هایمان زندگی میکنیم
Do something especial
even small
خلاصه آمار
بایگانی
ارديبهشت ۱۳۹۶
(۲)
فروردين ۱۳۹۶
(۱)
اسفند ۱۳۹۵
(۸)
بهمن ۱۳۹۵
(۲)
مرداد ۱۳۹۵
(۱)
خرداد ۱۳۹۵
(۱)
ارديبهشت ۱۳۹۵
(۱۰)
فروردين ۱۳۹۵
(۱۹)
اسفند ۱۳۹۴
(۱۹)
بهمن ۱۳۹۴
(۳۴)
دی ۱۳۹۴
(۴۰)
آذر ۱۳۹۴
(۲۴)
آخرین مطالب
۹۶/۰۲/۲۶
نوادگان
۹۶/۰۲/۲۶
برندگان
۹۶/۰۱/۲۴
جانی دپان
۹۵/۱۲/۲۰
جاماندگان
۹۵/۱۲/۱۷
دوندگان
۹۵/۱۲/۱۷
دایورت کنندگان
۹۵/۱۲/۱۲
خوانندگان
۹۵/۱۲/۱۲
بهبود دهندگان
۹۵/۱۲/۱۱
غلط کردگان ٢
۹۵/۱۲/۱۱
دایورت کردگان
پیوندهای روزانه
کافکا
7faz
شب تاب
یک گلوله برای ژنرال
کلنل
پرسپکتیو
یک منحنی ساده
میخندد صورتی میخندد
بو کنید!این دختر عجیب بوی سیب میدهد
سیاه سرفه
تلخ همچون چای سرد
شرت نوشت
فوت صبحگاهی
جمعه, ۲ بهمن ۱۳۹۴، ۱۲:۳۹ ب.ظ
صبح وقتی خواب بود برایش لاک زدم
داشتم دست هایش را فوت میکردم که بیدار شد
گفت :با این دیوانه بازی هایت وابسته ترم نکن
و بعد
رویش را برگرداند
۱
۰
۹۴/۱۱/۰۲
نظرات
(۲)
۰۲ بهمن ۹۴ ، ۱۳:۰۲
خواب زده
:-(
پاسخ:
:)
be fine
۰۲ بهمن ۹۴ ، ۱۵:۲۴
سَـمـا ..
اونقدر غم داشت ک خط اولش تار شد و بعد، دیگه ندیدم ..
پاسخ:
توجانی دختر