- ۲۲ فروردين ۹۵ ، ۱۲:۰۳
در طول عمر نه چندان بلندم که عمق چندانی هم ندارد ((از همین تریبون به صورت غیر مستقیم اعتراف میکنم آدمی سطحی به توان n هستم )) به همه چیز تشبیه شده بودم جز به روزه ی شک دار!!!
کاش 10 دقیقه از تریبون ملی را در اختیار اینجانب میگذاشتند طوری که تمامی کانال ها هم زمان من را نشان دهند قول میدهم با حجاب اسلامی در تلویوزیون حاضر شوم و فقط یک جمله بگویم
بچه های طلاق تقصیری در جدایی پدر مادرهایشان نداشته اند و از بچه هایی که در شرایط نرمال بزرگ شده اند بیشتر به محبت احتیاج دارند.
خیلی درد دارد که خانواده ی خواستگار شما به گل پسرشان بگویند پسرم چرا روزه ی شک دار بگیری ؟برو و یک دختر خانواده دار را بگیر...
من روزه ی شک دارم
ولی روزه ای هستم که خدا مرا پذیرفته بنده اش که باشد؟؟؟!!!!
اصلا من مانده ام که چگونه سالی را که هنوز آغاز نشده را نام گذاری میکنند ؟سال باید تمام شود حتی 2 هفته تعطیلات هم بگذرد این همه جوش و خروش و هیجان زورکی و الکی نفس های آخرش را بکشد بعد دقیقا از شب 13 زمانی که مسواک زده روی تخت خود دراز کشیده و به سقف زل زده اید دو دوتا چهارتا کنید ببینید میتوان نامی برای سالی که گذشت گذاشت یا نه؟
من سال 94 را به نام با صورت به درب شیشه ای اثابت کردن گذاشتم نه یکبار بلکه ده ها بار ،برای شفاف سازی بهتر مثالی عرض کنم فردی را تصور کنید در حال دویدن ناگهان با مانعی برخورد کرده خون از سر و صورتش جاری و چشمانش به مدت 3 دقیقه جایی را نمیبیند این نوع برخورد را میگویم.
و امسال حتما و اجبارا باید سالی باشد که فرصت خوب شدن به چاک لب و زخم بینیم از اثابت ها را بدهم باید تمرین کنم که سریع بلند شوم و باز هم بدوم در رختخواب ماندن ،ناله کردن و زیر سرم رفتن فایده ای ندارد...
+